

به گزارش «فرهیختگان»، فعالیتهای علمی در سطح منطقه و جهان به یکی از عرصهها و اولویتهای مهم دانشگاهها و مراکز آموزش عالی بدل شده است. جذب دانشجویان بینالمللی و پروژههای تحقیقاتی مشترک و اعزام اساتید و دانشجویان برای فرصتهای مطالعاتی از رئوس اصلی برنامههای دانشگاهها بوده و هست. اما دانشگاه آزاد اسلامی علاوهبر اینها با ایجاد و راهاندازی واحدهای خارجی تلاش دارد در شکلگیری نسل جدید دانشگاههای کشور، نقش بیبدیلی در فضای آموزش عالی ایفا کند. بررسی اقدامات و فعالیتهای دانشگاه آزاد در عرصه بینالملل بهانهای شد در ششمین ماه حضور علاءالدین بروجردی بهعنوان معاون بینالملل و امور دانشجویان غیرایرانی در دانشگاه آزاد اسلامی با او گفتوگو کنیم که در ادامه میخوانید.
چرا با وجود برنامهها و نهادهای مختلف در فضای آموزش عالی، آنگونه که باید از تعاملات بینالمللی استفاده نکردهایم؟ حتی از مزیتهای بینالمللی که در سالهای گذشته داشتیم و میتوانستیم با کشورهای متحد ارتباط خوبی داشته باشیم، تعامل علمی کامل و جامعی نداشتیم؟
عصر، عصر ارتباطات است و جهان علیرغم گستره بزرگ جغرافیاییاش، به لحاظ نقلوانتقال اطلاعات و دادوستد در سطح جهان، مجموعه یکپارچه بسیار نزدیکی است یعنی رویدادی در مثلا نیمکره شرقی هم اتفاق بیفتد با چند ثانیه اختلاف مابقی متوجه میشوند. درحقیقت وضعیت خاصی را درمورد ارتباط با این موضوع شاهدیم. بنابراین در نکته اول، باید از وضعیت ارتباطات جهانی حداکثر استفاده انجام شود. در نکته دوم؛ معمولا کشورهای مختلف دنیا بهخصوص کشورهایی که یک نگاه جهانی به کل مسائل مرتبط با جغرافی سیاسی دنیا دارند و سعی میکنند از این طریق حداکثر تاثیرگذاری را داشته باشند؛ مثلا آمریکا تقریبا یکچهارم ظرفیت دانشجوی خارجی را در اختیار گرفته است، البته چند سال اخیر این منحنی درحال نزول و تغییر است و ظرفیتهای دیگر رشد پیدا میکنند ولی باوجود این هنوز در راس آمار جهانی است و کشورهای توسعهیافته، مثل کشور ترکیه چندبرابر ایران دانشجوی خارجی دارند، در همین هم رقابت جدی و هم یک سیاستگذاری راهبردی وجود دارد، برای اینکه بر افکار عمومی کشورها تاثیرگذار باشند. دقت کنید میبینید که آمریکاییها از تعدادی از کشورهای منطقه اقتصادی، سالی چهار تا پنج هزار جوان را انتخاب کرده و آنها را بورس میکنند و به آنها آموزش میدهند. آنها یا حتی انگلیس -به لحاظ فضای موجود در آن کشورها که رقم بسیار بالایی را به خود اختصاص دادهاند- تاثیرگذاری بیشتری دارند. در جمهوری اسلامی ایران سالهای اول بهدلیل مسائل داخلی و جنگ، مشروعیتهای خاص خود را برای مسئولان ایجاد کرده بود؛ نگاه یک نگاه تالیفشده راهبردی جدی نبود و البته شورایعالی انقلاب فرهنگی در طول سالهای اخیر در این زمینه کارهای زیاد و برنامهریزی خوب و طراحی مناسبی را انجام داده است. منتها در این مقطع بهعنوان مثال دانشگاه آزاد اسلامی که 40درصد وضعیت آموزش عالی کشور را دراختیار دارد، موفق به جذب بیش از 50درصد دانشجوی خارجی شده است. امسال نسبت به سال گذشته جذب 2 هزار دانشجوی خارجی داشته است. در ترم اول بیش از 400درصد یعنی 9 هزار جذب نهایی و قطعی داشته که ثبتنام و شهریه پرداخت کردند و برای ترم دوم حدود 4 هزار و 600 نفر ثبتنام کردند که اگر بخواهیم در یک سال اضافه کنیم جمعیت 15 هزار نفر دانشجوی خارجی رشد بسیار قابلتوجهی است. منتها کافی نیست چون با توجه به ظرفیت عظیم دانشگاه آزاد، جای رشد بیشتری وجود دارد.
در سندهای توسعه کشور به بحث دانشجویان خارجی اشاره شده اما از عدد برنامه ششم خیلی عقب هستیم و در بهترین حالت یکسوم آنچه اشاره شده، محقق خواهد شد. علت چیست؟
شاید هم کمتر. مثلا کل ظرفیت دانشگاهی ما یک درصد کل جهان است؛ یعنی اگر 25درصد شامل آمریکاییها باشد، اینجا حدود یک درصد است که فکر میکنم تا 10درصد رشد را میتوانیم داشته باشیم، منتها این یک بخش، بحث کمی موضوع است و مهمتر از آن بحث کیفی است. ما امکانات تدریس زبانهای دیگر را ازجمله عربی، انگلیسی و... محدود داریم و درحال برنامهریزی هستیم تا ظرفیت آن را بالا ببریم. درعینحال هم مصر هستیم با توجه به مجموعه برنامههای مصوبه در شورایعالی انقلاب فرهنگی زبان فارسی حرف نزنیم بلکه ملزومات باشند. نباید به دانشجوی خارجی بگوییم بیا یک سال زبان فارسی بخوان و فارسی یاد بگیر و سر کلاس برو، بلکه میتوان با زبان خودش تدریس را انجام داد و در این چهار سالی که میخواهد تحصیلش را در دانشگاه آزاد اسلامی یا هر دانشگاه دیگری انجام دهد، بهصورت عرضی واحد بگذاریم. خروجی کار یکی است یعنی زبان فارسی را یاد میگیرد ولی نفع آن خیلی بیشتر است و از تدابیر تاثیرگذار در رشد هم کیفی و هم کمی میتواند باشد، چون وقتی فردی به زبان مادری تحصیل نکند هر چقدر هم باهوش باشد، 40درصد افت گیرایی خواهد داشت، به لحاظ اینکه باید یک درک مطلب را داشته باشد. نکته بعدی نحوه رفتار با اینهاست. در هر صورت جزء میهمانان هستند، بهطور کلی وقتی وارد جامعه میشوند مهم نیست از چه کشوری باشند، مهم این دیدی است که دانشگاه، استاد و حتی جامعه به آنان دارد. سفیرانی برای کشور انقلاب اسلامی تربیت کرده و تاثیرگذاری و الهامبخشی کنیم که وقتی دوره تحصیلشان تمام شد و به کشور خود بازگشتند و حتی در دوره تحصیل در ارتباطاتشان با خانواده و دوستانشان و حتی اگر به مسئولیتی رسیدند، مثلا معاون وزیر، وزیر یا نماینده مجلسی شدند همیشه مبلغ جمهوری اسلامی باشند. این کار برنامهریزی دقیق فرهنگی و آموزش میخواهد و البته این کار درحال انجام است و برنامهای طراحی و نوشته شده است. هزاران نفر فارغالتحصیل میشوند میتوانند مبلغ جمهوری اسلامی باشند، میتوانند عکس این قضیه باشند. این مساله خیلی مهم است و باید به آن توجه ویژهای کرد. درمجموع برنامهریزیها به سمتوسویی خواهد رفت که هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی شاهد یک تحول فزاینده باشیم.
دانشگاه آزاد در کشورهای مختلفی بهصورت فیزیکی هم حضور دارد ولی بهنظر میرسد از توان این واحدها در فعالیتهای علمی خود نتوانسته بهره بگیرد. آیا دانشگاه آزاد بهسمت استفاده از پتانسیلهای علمی این واحدها میرود و چشماندازی در این مساله دارد؟
الان دانشگاه آزاد اسلامی جزء تنها یا محدود دانشگاههای کشور است که در خارج از مرزها شعبه دارد، یعنی شعبه افغانستان جزء فعالترینهاست. شعبه افغانستان یک برند است یعنی برای فارغالتحصیلان آن موجب مباهات است که فارغالتحصیل دانشگاه آزاد اسلامی کابل هستند. در آکسفورد مجتمع بزرگی داریم، در بیروت و همینطور در امارات شعبه داریم. سیاست کلی دانشگاه آزاد، گسترش است. انشاءالله که بتوانیم در یمن هم یک شعبه راهاندازی کنیم. این نکته اول که وجود شعبه موجب مراودات علمی با آن مراکز علمی داخل آن کشور خواهد شد، دوم اینکه تفاهمنامههای متعددی را با بسیاری از کشورهای دنیا اعم از اروپایی و آسیایی داریم که مبادله استاد و دانشجو است و یا مبادلات علمی و پژوهشی در آن قرار دارد. ولی متاسفانه درصدی از این یادداشت تفاهمنامههای امضاشده و حتی قراردادها وارد مرحله عمل شده است.
به چه علت؟
بهدلیل اینکه وقتی یک هیاتی از کشوری به ایران میآید یا از ایران به کشور دیگری میرود مثلا دانشگاه مالزی دعوت میکند و هیاتی به آنجا اعزام میشود، مذاکره میکنند و خروجی مذاکره بهصورت یادداشت تفاهم را امضا میکنند؛ عملی شدن این یادداشت تفاهم، نیازمند یک پیگیری جدی است وقتی پیگیری نشود روی کاغذ باقی میماند. این اختصاصی هم به تفاهمنامههای علمی دانشگاهی ندارد و در امر تجارت و صنعت هم به همین صورت است. با بسیاری از کشورها یادداشتهایی تفاهم و امضا کردیم که به میزان کمی وارد مرحله عمل شده، بنابراین از موارد بسیار مهم است که تفاهمها را دقیق و عملی انجام دهیم و دوم اینکه پیگیری جدی کنیم. در این چند ماه که آمدهام، کل تفاهمنامهها را استخراج کردیم. آنهایی را که هنوز اعتبارش باقی است، لیست کردیم و برگههایی را که عملی شده یا عملی نشده، استخراج کردیم که یکییکی آن را دنبال کنیم تا آنهایی که باقی مانده، حتما عملی شوند.
دانشگاه آزاد چه تعداد یادداشت تفاهم و قرارداد با مجموعههای خارجی دارد؟
تعداد تفاهمنامههای دارای اعتبار بیش از 100 مورد است. تعدادی از این تفاهمنامهها که اعتبار 5 ساله داشته، تمام شده است.
چه میزانی از این تفاهمنامهها به مرحله عملیاتی رسیده یا در ماههای آینده عملیاتی میشود؟
درصد عملیاتی شدن زیر 50درصد است. یعنی بیش از نیمی از کار باقی مانده است که باید عملیاتی شود. یعنی ظرفیت خیلی خوبی آن طرف وجود دارد که نیاز به تفاهم یا مذکرات جدید وجود ندارد، منتها باید فعال شود چون کشورهای دیگر هم در این زمینه فعال هستند. وقتی شما آن ظرفیتهای خالی را پر نکنید دیگران بیکار نمینشینند.
اشاره کردید در افغانستان و لبنان و انگلیس واحدهای مختلفی داریم. چقدر ظرفیت کارهای پژوهشی در آنجا وجود دارد، یا اصلا چقدر نگاه پژوهشی مثلا به واحد کابل یا واحد آکسفورد وجود دارد، اساسا اولویت در آنجا جذب دانشجو برای آموزش است؟ آیا تعاملی که واحد خارجی ما میتوانست با دانشگاههای دیگر همان کشور داشته باشد، اتفاق افتاده است؟
مطلع هستید که دانشگاه آزاد اسلامی از بودجه دولتی استفاده نمیکند. محور موتور محرک تمام این نکاتی که اشاره کردید بخش مهمی از آن امکانات مالی است که باید تامین شود تا بتوان این کار را انجام داد. واحدهای برونمرزی این دانشگاه باید خودگردان باشند. به همین دلایل اولین اولویت آموزش بود. یعنی فردی که میآید ثبتنام کند، شهریه میدهد و براساس آن این خودگردانی شکل میگیرد که بشود انجام داد. این برنامهریزیها هم همکاری با واحدهای مهم آن کشورها بهعنوان دادوستد علمی و هم کار پژوهشی مدنظر است. البته بیشتر در حوزه علوم انسانی که محدود است ولی حتما جزء ضرورتهایی که باید صورت بگیرد و جای آن واقعا خالی است. اگر واحدمان رشد بیشتری پیدا کند و این بحث مشکلات خودگردانیاش کاملا حل شود، آنوقت شرایط و آمادگی بیشتری خواهد داشت برای اینکه در زمینه کارهای پژوهشی هزینهای کند، بهخصوص پژوهشهایی که در داخل کشور نیاز داریم و این حلقه وصل بین کشور ما و کشورهایی که توسعه یافتهاند، میتواند باشد.
واحدهای خارجی دانشگاه آزاد هماکنون چه تعداد دانشجو دارند؟
در واحدهای خارجی هم همانطور که میدانید، کرونا وضعیت را به هم ریخت یعنی اکثر آموزشها مجازی شده، منتها درحالحاضر مثلا واحد کابل از 900 نفری که حضور دارند شاید مثلا حدود 300 تا 400 نفر جدید هستند. با استفاده از ظرفیت واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی تهران 120 نفر در 6 تا 7 رشته در دوره دکتری ثبتنام کردند که مرحله اول آن انجام شد و برای ترم بعدی هم به تهران میآیند تا تحصیلشان را ادامه دهند و درحال گسترش و افزایش این کار هستیم که واحدهای برونمرزی هم رشد بیشتری داشته باشند. البته آنجا رقابت خیلی سختتر است، بالاخره در آن کشور و خیلی از کشورهای منطقه، دانشگاههای مهم دنیا شعبه زدهاند که با آنها هم رقابت علمی کنیم و هم قدرت جذب داشته باشیم. خیلی کار سختی است. تعدادی از کشورها ویژگی خاصی دارند مثل افغانستان که دلیل موفقیتش همزبانی است، این خیلی مهم است. برای یک دانشجوی افغانستانی که میتواند با زبان مادری تحصیل کند این ظرفیت بالقوه مهیاست یا مثلا در تاجیکستان این ظرفیت وجود دارد اما حضور دانشگاه آزاد در آنجا صفر است یعنی در آنجا موفق نشدهایم. بهدنبال این کار علمی هستیم. بعضی از این ظرفیتها کمک کرده که رشد بیشتری داشته باشیم.
جمعا عدد دانشجوی خارج از کشور دانشگاه آزاد چقدر است؟
فکر نمیکنم جمعیت دانشجوی خارجی بیش از دو هزار نفر در خارج از کشورها باشد. چون آکسفورد خیلی محدود است، واحدهای فعالمان افغانستان، امارات و بیروت است. منتها برنامهریزیهایمان در جهت افزایش است و فکر میکنم این عدد ظرف دو سال آینده افزایش پیدا کند.
برنامه دانشگاه آزاد برای واحد آکسفورد چیست؟
واحد آکسفورد ظرفیت بسیار مهمی است. مثلا در کشور انگلیس دانشجویان خارجی30درصد از ظرفیت آموزش عالی را تشکیل میدهند که این میدان بسیار وسیعی است. چند میلیون فقط از شبهقاره مثل مسلمانان پاکستان، هند و کشورهای دیگر در آنجا حضور دارند، بنابراین زمینه جذب بالقوه برای ما بسیار بالاست، بسیاری از کشورها به ایران علاقهمندند، خیلی از خانوادههایی که در لندن زندگی میکنند متدین هستند و یک محیط خاصی در آنجا وجود دارد، اگر در آنجا برنامهریزی دقیق باشد. تنها واحدی که در خارج از کشور ملک دانشگاه آزاد اسلامی است، واحد آکسفورد با 40 هزار متر زمین است، بنابراین آنجا میتواند بهصورت سالم با رعایت موازین دانشگاه آزاد اسلامی یک واحد موفق شود.
هدفگذاری روشنی هم پیشروی این واحد قرار دارد؟
بله، در دوران کرونا با رئیس دانشگاه در آنجا برنامهریزی کردیم که حتی بهصورت مجازی در رشتههای مختلف کار انجام دهند. یک مصوبهای داریم که مرکز ایرانشناسی در آنجا گذاشته شود، با واحد استاد فرشچیان صحبتی شده، با مرکز خود ایرانشناسی صحبتهای مقدماتی شده که جدای از مطالعات علمی رشتههای تخصصی مثل نفت و رشتههای فنی، بتوانیم توانمندیهای میراث فرهنگی را در آنجا فعال کنیم و هم آنجا دانشجو داشته باشیم و هم بتوانیم این ظرفیت را پر کنیم.
یعنی اولویت بحث حوزه علوم انسانی و هنر و بحثهای فرهنگی است؟
بله، البته فنی هم هست. مثلا فرض کنید وزارت نفت در آنجا از قدیم دفتر دارد و کارشناسانشان میتوانند در این واحد آموزش ببینند.
واحد امارات در سالهای اخیر با چالشهایی روبهرو بود. این چالشها درحالحاضر مرتفع شده است؟
وضعیت رو به بهبود است اما کماکان چالشهایی داریم. استدلال طرف اماراتی این است که شما دانشجو ندارید. خب تعداد دانشجویان در آنجا افت پیدا کرده و کم شده است. دلیل عمدهاش هم این بود که در مقطعی میتوانستند افراد از داخل کشور ثبتنام کرده و آنجا دوره را تکمیل کنند و مدرک بگیرند. وزارت علوم این روند را متوقف کرده بود ولی به لحاظ اهمیت کار چون دانشجویی که علاقهمند به تحصیل در خارج از کشور است به جای اینکه مثلا به دانشگاه آزاد اسلامی امارات برود، به بلاروس و مالزی میرود، حتی بهصورت دانشجویانی که حالا مجازی ثبتنام میکنند و ازطریق سیستم مجازی میخوانند و امتحان میدهند. تدبیر میگوید که این ظرفیت را دراختیار دیگران قرار ندهیم. بهخاطر همین دکتر طهرانچی در جلسهای با حضور وزیر علوم پیگیری مجدانهای داشتند و این موضوع در شورای گسترش تصویب شد تا واحد امارات هم مجدد بتواند مثل واحد ارس دانشجو بگیرد. حل این موضوع میتواند آن معضلاتی که در وزارت علوم امارات است به سرعت حل کند و مثل سابق رشد دانشجویی پیدا کنیم و ثبتنام کنیم.
در لبنان چطور؟
بیش از 30 سال است که در لبنان حضور داریم. هنوز مجوز رسمی نداریم. حضور را که به طریقی هم قانونی است، داریم، ولی معتقدم باید اولین گام گرفتن مجوز باشد، نباید بهگونهای عمل کنیم که دون شأن دانشگاه جمهوری اسلامی باشد. باید سرمان را بالا بگیریم و بعد مجوز را بگیریم. اقدام شده و امیدوار هستیم این اتفاق با تغییراتی که صورت گرفته، بتواند موفق شود.
دکتر ولایتی چند سال پیش به سوریه رفتند و اولین صحبتها در رابطه با واحد دانشگاه آزاد در سوریه مطرح شد اما هنوز اتفاق خاصی نیفتاده؛ علت چیست؟
قطعا شرایط بحرانی سوریه دخیل بوده است. چند نکته در این مساله وجود دارد اول؛ بحران و جنگ تحمیلی به سوریه که ظرفیت دولت را مشغول خود کرد و دوم اینکه ظاهرا در مقررات سوریه مجوز دادن به دانشگاه خارجی چالشهای متعددی دارد. با وجود این بهجد پیگیریم و در سفری که اخیرا به این کشور داشتیم، طی دو جلسه با وزیرخارجه و رئیس مجلس پیشنهادهایی داشتیم در رشتههایی مثل فناوریهای نوین که سوریها بیشتر نیاز دارند، شورای وزارت علوم سوریه هم مصوب کرد. اگر رئیسجمهور سوریه هم تایید کند میتوانیم بحث راهاندازی واحد را سریعتر پیش ببریم.
زمان آن مشخص است؟
مجوز را تایید کنند، زمان زیادی نمیبرد. چون با دانشگاه حلب و دمشق تفاهمنامه داریم، میخواهیم فراتر از مبادله استادی و دانشجویی باشد. همین حالا بیش از هزار دانشجوی سوری در ایران مشغول تحصیلند، منتها بحث، بحث استقرار دانشگاه در آن کشور است که این نیازمند باز شدن همان گره است. در همین سفر اخیر به میزان قابلتوجهی جلو رفتیم امیدواریم که نهایی شود و پیگیری جدی میکنیم. مثلا در یمن بهخاطر شرایط جنگیشان حتی حکم رئیس دانشگاه هم زده شد و درحال شکلگیری است و ساختمان مشخص شده و در مرحلهای هستیم که بهدنبال تجهیز ساختمان 10 طبقهای در صنعا هستیم تا بعد شروع به ثبتنام کنیم.
واحد صنعا کی افتتاح میشود؟
امیدواریم تا پایان سال برای سال آینده دانشجویان را ثبتنام کنیم.
ارتباطات علمی دانشگاه آزاد با عراق در چه وضعیتی است؟ راهاندازی واحد دانشگاهی در عراق چگونه پیگیری میشود؟
دانشگاه دفتری در بغداد دارد و مبادلاتی با دانشگاه قسطنطنیه و بصره دارد. اینها مبادلات علمی و استاد است. برای تاسیس دانشگاه اخیرا یک اقدام رسمی شده، موافقت اولیه اخذ شده که بتوان رسما مثل امارات در دست داشت که در عراق هم داشته باشیم، حق هم این است که این اتفاق بیفتد مثلا آمریکاییها حداقل سه واحد در بغداد و سه واحد در اقلیم دارند و این یک ظرفیت جدی است که این مرکز علمی را داشته باشیم، آن هم امیدواریم که سال آینده محقق شود.
یعنی سال آینده واحد دانشگاهی در عراق خواهیم داشت؟ شهر آن مشخص شده؟
باید در بغداد یک واحد داشته باشیم ولی با توجه به گستره عراق، هم نجفاشرف بسیار مهم است. اقلیم و بصره هم مهم هستند. منتها گام اول را برمیداریم تا بعد گام بعدی را بگذاریم.
در کشور دیگری موافقت اولیه را نداریم؟
صحبت بوده اما عملیاتی نشده است. البته حدود 20 کشور را برای اخذ مجوز مصوب کردیم که بهتدریج جلو برویم؛ نهایی شد، اعلام میکنیم.
اینطور که گفتید، آذربایجان یکی از آن نزدیکهایی است که باتوجه به اشتراکات فرهنگی و نزدیکی مرز است؟
بله، آذربایجان و عمان در منطقه خلیجفارس که بهدنبال آن هستیم. فکر میکنم با توجه به اینکه کار علمی از کار سیاسی کاملا متفاوت است و نوسانات زیادی دارد اگر قواعد بازی خوب رعایت شود، قابلتوجه است.
* نویسنده: ابوالفضل مظاهری،دبیر گروه دانشگاه
